سفرنامه رادمهر
سلام.سلام. رادمهر گلم توی این مدتی که وبلاگتو به روز نکردم کلی اتفاقها افتاد و حسابی مشغول بودیم مامانی. خلاصه کنم که صبح پنجشنبه گذشته یعنی 31 مردادماه برای حضور شما گل پسر در تولد نینیهای شهریور 91 راهی تهران شدیم.ساعت 6 صبح حرکت کردیم که به گرما نخوریم و شما اذیت نشی.تا ساعت 7:30 خواب بودی.به قول بابایی کارمندی میخوابی. رادمهر در مسیر سفر برای دیدن دوست جونیاش اولش دودل بودم برای رفتن و شرکت در تولد.ولی وقتی شوروشوق بقیه مامانارو دیدم و میدونستم اولین تولد یه فرشته کوچولو وقتی که بزرگتر میشه براش خاطره میشه مصمم به رفتن شدم. بابایی هم کلی همکاری کرد و از وقت درس و کارش زد تا به این سفر بریم. (پسرکم اینارو...