شیطنت های هفت ماهگی
رادمهر قشنگم امروز مامان که سر کاربود اینقد تو گل پسر وول خوردی که جرات نمی کردم بلند شم.ازچپ وراست دل مامان روکرده بودی رینگ بوکس. الهی دورت بگردم. دیشب که میلاد امام حسین ع بود مامان بزرگ ها و بابا بزرگ ها و خاله پریسا اینجا به افتخار تو عزیزکم جمع شدن و شام موندن.ایشالا به زودی با حضور تو تموم مهمونی هامون شیرین تر از قبل میشه. مامان جمیله کلی واسه پرده های اتاقت که خودش دوخته بود ذوق کرد.الهی دست گلش درد نکنه. ...