سلام بر یاس کبود
بر حاشيهي برگ شقايق بنويسيد
گل ، تاب فشار در و ديوار ندارد
سلام بر غمگینانه ترین روایت ولایت! امروز جان علی از تن مفارقت کرد، گرد یتیمی بر رخسار مهسای زینب نشست، موسم تنهایی حسن فرا رسید، حسین از همین لحظه، کربلایی شد و طلیعه ی عاشورا بر صحیفه ی راز، تابید.
امروز ٢٥ فروردین 92: دلم عجیب گرفته بود.خدا یاری کرد و تونستم تو یکی از مراسم ها شرکت کنم.رادمهر پیش بابایی و دایی جون موند و من و مامان جون رفتیم روضه.دوست داشتم رادمهر رو هم میبردم ولی خوابش میومد و ترسیدم اذیت شه.
از وقتی مادر شدم تو این مراسم ها و عزاداری ها دلم خیلی زود میشکنه.
خدایا فرزندم را محب اهل بیت قرار ده و برایش جز خیر مخواه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی