رادمهر جانرادمهر جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

❤ رادمهر ، بهونه زندگی ❤

اولین نمایشگاه اسباب بازی

1391/12/2 23:46
نویسنده : مامان مهسا
355 بازدید
اشتراک گذاری

قندعسلم دیروز عصر ( ١ اسفند ٩١) تصمیم گرفتیم با بابایی ببریمت نمایشگاه اسباب بازی.تو راه طبق معمول تو صندلی ماشینت راحت خوابیدی و مجبور شدیم بذاریمت تو کالسکه و بریم داخل. بعد ٢٠ دقیقه بیدار شدی.از موسیقی ها و عروسکهای اونجا ذوق زده شدی بودی.الهی فدات شم پسر دانای مامان.ما هم تصمیم گرفتیم یه بره ناقلا برات یادگاری از نمایشگاه بخریم + دو تا سی دی قصه گو و یه روبالشی ناز

رادمهر در حال درد و دل با بره ناقلا( رادمهر: بره کوشولو گرسنته؟ بذار بریم خونمون یه عالمه غذا میدم بخوری بیا فعلا از این شیشه ام بخور تابرسیم)

در راه برگشت تو ترافیک گیر کردیم و چون هوا تاریک شده بود شما کلافه شدی وکمی ترسیده بودی و زدی زیر گریه.جیگر من و بابایی کباب شد.دیگه نرفتیم خرید و سریع برگشتیم خونه.ناراحتدیگه آقا رادمهرمون شده کانون توجهات ما.هر تصمیمی که میگیریم بر مبنای احوالات شما میگیریم.همه رفتارهای قشنگت از قبیل خوابیدن و گریه کردن و حال نداشن و ( اینو یادم رفت ،خرابکاری کردن) و ... رو تصمیمات مجمع تشخیص مصلحت منزل مستقیما تاثیر میذاره.چشمک

امروز هم خاله کیمیا از طرف مدرسه رفته بود اونجا که این خپلی رو براتون خریده.جونمی خاله خوش ذوق و مهربونماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

عاشق همیشگیت خاله پریسا
5 اسفند 91 10:17
ای جانم بشی بچه که اینقدر قشنگ به همه چی دقت میکنی خاله جون مواظب بره ات باش
کیمیاجون
6 اسفند 91 21:52
نفسم امید وارم که از هدیه ای که بهت دادام خوشت اومده باشه


خیلی خوجله خاله جون
کیمیاجون
6 اسفند 91 22:35
قربونت برم که انقدر مهربونی امید وارم که از هدیه ات خوشت امده باشد.




بله خاله جون.خیلی دوستش داره