رادمهر جانرادمهر جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

❤ رادمهر ، بهونه زندگی ❤

تولد یکسالگی عشقمون

1392/6/18 22:09
نویسنده : مامان مهسا
3,980 بازدید
اشتراک گذاری

 

گروه گل یاس

پسرک عزیزتر از جانم بالاخره زیباترین روز خدا رسید.دوازده شهریور برای ما نوید یک تنفس دوباره است ، نوید عشق پایدار و زندگی زیباتره.

 

خودمونی بگم ، باوجودیکه یکماهی بود همش ذهنم درگیر تولد پسرک قندعسلم بود ولی شب تولدش به سادگی و قشنگی هرچه تمامتر گذشت.

چون لباس تولد گروهی فرشته های شهریوری زنبوری شد منم تصمیم گرفتم یک تولد با تم زنبوری ، ساده اما قشنگ برای عزیزدلم برگزار کنم.باباصادق هم سنگ تموم گذاشت و به هیچ کدوم از پیشنهادهای من نه نگفت.قلب

راستی تا یادم نرفته اینو بگم که واکسن یکسالگیتو دقیقا سه شنبه که روز تولدت بود زدیم.البته اجبارا.چون قرار بود یکشنبه بزنیم و کمی کسالت داشتی .بمیرم برای معصومیتت که همیشه رو سایلنتی و هیچی نمیگی.ناراحتخداروشکر بعد از واکسنت هم اذیت نشدی و تب نکردی.ولی امروز دونه های قرمز توی صورتت پاشیدی.

جشن تولد رو پنجشنبه 14 شهریور برگزار کردیم که همه بتونن بی دغدغه و راحت در مهمونی حضور داشته باشن.

از سه شنبه 12 ام کارت دعوت مهمونارو دادیم.مهمونای عزیزمون به شرح زیر بودند.تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures

  • پدربزرگها و مادربزرگهای مهربون رادمهرخان
  • دایی مجتبی جون و خاله کیمیای عزیز
  • خاله پریسای گل و عمومهدی جون (البته به اضافه یه نینی کوشولو که تو دل خاله پریسا بود میشدن دونفر و نصفی)چشمک
  • عمو مهدی و خانواده عزیزش(عموی بابا)
  • عمو اردشیر وخانواده عزیزش(عموی بابا)
  • عمو علی عزیزوخانواده عزیزش(عموی بابا)

 45.gif

بریم سراغ گزارش تصویری جشن تولد رادمهر کوچولوی یکساله 

20.gif

کارتهای دعوت مهمونا که خیلی طرفدار پیدا کرداز خود راضی

  شکلکهای جالب آروین

  شکلکهای جالب آروین

 و اما آذین بندی ها و تزیینات که کار بسیار لذت بخشی بود.

  شکلکهای جالب آروین

  شکلکهای جالب آروین

  شکلکهای جالب آروین

  شکلکهای جالب آروین

  شکلکهای جالب آروین

زحمت بادکنکارو بابایی کشید.دست گلش درد نکنه.

  شکلکهای جالب آروین

  شکلکهای جالب آروین

اینا هم گیفت یا به قول بابایی یادگاری برای مهمونای عزیز بود.عسل + یه عکس خوشگل از آقارادمهر که خودم طراحی کرده بودم چون عکسای آتلیه اش آماده نشده بود. شکلکهای جالب آروین

 استندهای تولد  شکلکهای جالب آروین

  شکلکهای جالب آروین  شکلکهای جالب آروین

خاله پریسا زودتر از بقیه مهمونا اومد و کلی کمک کرد تا آقارادمهر که دوساعتی خواب بود آماده مهمونی شد و لباساشو پوشیدیم.

خاله کیمیا هم صبح دوساعتی زحمت نگهداری از رادمهرو کشید. تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

دایی مجتبی به باباصادق برای اوردن کیک کمک کرد.

بالاخره همه یه جور خودشون رو توی تدارکات تولد دخیل کردن.ممنون از همشونقلب

اینجا خاله پریسا داره واسه رادمهر شعر میخونه تا مامانی یواشکی زنبور کوچولوشو که تازه بیدار شده بود حاضر کنهچشمک

دوپینگ زنبوری قبل از اجرای پروژه جشن

070.gif

smileysmileysmileysmiley

اینجا هم باباصادق داره تزیینات جشن رو محکم کاری میکنه.روز جشن هم باوجود خستگی و کارهای زیادی که داشت به خاطر رادمهر یه رقص نور خوشگل آماده کرد.ممنون بابای مهربونقلب

اینم از رقص نور

 عکس العمل رادمهر به نورهای خوشگل و رنگارنگ اطرافشماچ

  شکلکهای جالب آروین  شکلکهای جالب آروین

مامان جون و باباجون و خاله کیمیا هم مهمونای بعدی بودن.باباجون برای تماشای اخبار رفت اتاق رادمهر چون تلویزیون رو انتقال داده بودیم اونجا.رادمهر هم تا دید بابابزرگش مستقر شد رفت و این شیرینکاری رو ارائه داد.(تا مدتها سرشو گذاشت روی پای باباجون)لبخند

آیناز کوچولو با مامان و داداشی مهربونش و عمومهدی اینا هم مهمونای بعدی بودن .پدرجون و مامان جون و عموعلی اینا هم بالاخره رسیدن.مادرجون (مادربزرگ بابایی) کسالت داشتن و نتونستن بیان.امیدوارم زود سلامتیشو بدست بیاره.

smileysmileysmileysmileysmileysmileysmileysmileysmiley

 واما برف شادی که مدیریتش با خاله کیمیای رادمهر بود و گاه و بیگاه مهمونارو مستفیض میکردزبان

نوه جون تازه از خواب بیدار شده و رفته بغل بابابزرگهای مهربونش

  شکلکهای جالب آروین  شکلکهای جالب آروین  شکلکهای جالب آروین  شکلکهای جالب آروین  شکلکهای جالب آروین  شکلکهای جالب آروین

اول شام رو خوردیم و بعد هم مراسم کیک و هدیه ها بود.شام کباب و قیمه و سالاد ماکارونی و سالاد مکزیکی بود.نوش جون همه.میدونم جا کوچک بود و مهمونا معذب شدن ولی غرض دور هم بودن و تقسیم شادی بود که به لطف خدا بسیار خوب برگزار شد.

45.gif

 لیبل نوشابه ها با عکس رادمهرخانبغل

اینم سالاد ماکارونیخوشمزه

چون برنامه شام عجله ای شد و همه در تکاپوی کمک کردن بودند نشد زیاد عکس بگیریم.

مامان جون رادمهرو قبل از شام خوابوند.وبعد از شام همه منتظر بیدار شدن شادوماد برای مراسم اصلی جشن یعنی کیک و باز کردن هدیه ها.مگه آقا بیدار میشد از خواب ناز!!!!!!!!خجالتنیشخند

033.gif

بالاخره با هزار ترفند بیدارشد ولی دل و دماغ عکس و جشن نداشت و خمار خواب بود.ما هم زود شمع رو فوت کردیم  و کیک رو بریدیم.

 زنبور بی حوصله مامان قلب

050.gif050.gif050.gif050.gif050.gif050.gif050.gif050.gif050.gif050.gif

 کیک بسیار خوشمزه تولد

(البته من چندتا دسته گل آب دادم و دو بار دستم خورد به خامه روی کیک)نیشخند

bienen-007

رادمهر عزیزم انشالله در کمال سعادت و سلامت روزی شمع تولد 120 سالگیت رو فوت کنی.

smileysmileysmileysmileysmileysmiley

هدیه من و بابایی به رادمهری یه تاب بود و کلی اسباب بازی که داخلش گذاشته بودیم.

میخواستیم براش ماشین شارژی بزرگ بخریم ولی فضای خونه اجازه این کارو نداد.با تصمیم بابایی قرار شد اسباب بازی هایی بخریم که دوست داره و به جاش یه حساب براش باز کنیم.

مهمونای گلمون خیلی زحمت کشیدن و هدیه های ارزشمندی به رادمهر دادن.واقعا شرمندشون شدیم.همه سنگ تموم گذاشته بودن.تشویق

هدیه باباجون و مامان جون: یه سه چرخه ناز و یه دست لباس خوشگل که مامان جون هفته قبل خریده بودن

هدیه پدرجون و مامان جون: وجه نقد

هدیه خاله پریسا و عمومهدی مهربون : یه کامیون بزرگ خوشگل( ویه جعبه بزرگ شیرینی خوشمزه)

هدیه دایی مجتبی : یه جفت کفش ناز

هدیه خاله کیمیا : هرم هوش رنگارنگ

هدیه عموهای بابایی : وجه نقد

ممنون از همه.واقعا زبانم قاصره از تشکر.انشالله تو شادیهاشون جبران کنیم.از تمام دوستان عزیزم که در جشن حضور نداشتند ولی به یادمون بودند و تولد رادمهرو تلفنی و پیامکی تبریک گفتن سپاسگزاریم.(زهرا جون زن عموی گل رادمهر که سعادت نداشتیم در خدمتشون باشیم - فرزانه جون دوست قدیمی و عزیزم-هدی و حسنای مهربون و همه خاله جونی های وبلاگی که تو قسمت نظرات تبریک گفتن.)قلب

(خانم زارعی همسایه کنارمون هم صبح فردای جشن برای رادمهر یه قندون خوشگل آوردن و کلی لطف داشتن به ما.)قلب

 

قسمت شیرین جشن نوشتن یادگاری بود .یه ایده قشنگ که قبلا از اینترنت گرفته بودم.مژهواقعا دیدنِ اون همه ذوق برای نوشتن یادگاری خیلی جذاب بود .یکی میگفت کتاب حافظ بیارین تا براش شعر بنویسم و چند نفر پیامکهای موبایلشون رو در جستجوی یه متن خوب زیر و رو میکردن و بقیه تو فکر بودن چی بنویسن.و در آخر این شد نتیجه کار.لبخند

  شکلکهای جالب آروین

رادمهر فردای تولد هدیه هارو افتتاح کرد و یه دستی از روی کنجکاوی به هر کدوم کشید.از خود راضی

جاداره همینجا از زحمتهای بسیار زیادی که بابایی برای برگزاری هرچه باشکوهتر جشن تولد رادمهری کشیدن قدردانی کنم.صادق واقعا یه کوه خستگی ناپذیره.از صبح روز جشن تا شب بارها و بارها از پله های خونه بالا و پایین رفت.برای شام ، برای کیک ، برای خریدها و ... و تمام میزو صندلی هایی که کرایه کردیم با زحمت آورد و آماده شون کرد.

باباصادق ، من و رادمهر خیلی دوست داریمقلب

i112244698_42080.gif

 

پسرک عزیزتر از جانم با دل پاکت دعا کن همیشه جمع شادیمون برقرار باشه وخدای مهربان توان بده و هرسال مراسم جشن تولدت رو باشکوه و به یادموندنی برگزار کنیم.تمام تلاش و دغدغه من و بابا نشاندن خنده شادی بر لبان زیبای تو و دیدن لباس عافیت ، سلامتی و سعادت بر تن پاک توست.

 

072.gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامان حنانه زهرا
18 شهریور 92 20:55
مبارک باشه عزیزم.ایشالله تولد100سالگیت


مرسی خاله مهربون
فاطمه
18 شهریور 92 21:00
سلام اگه دوست دارید واسه فرشته کوچولوتون کلیپ از عکساش درست کنید و همچنین یه کتاب از عکساش به من یه سربزنید منتظرم
سانی مامی شادیسا
18 شهریور 92 23:17
آفرین به تو مامان باذوق. همه چیز خیلی خیلی عالی و قشنگ بود.
واقعا تزیینات خیلی شیک و خوب بودن
خسته نباشید به تو و باباش.
انشالله صد وبیست ساله بشه و جشن بگیره البته دیگه اون موقع من نیستم که بهش تبریک بگم !!!


مرسی عزیزدلم.توروخدا اینطوری نگو سانی جون.انشالله سایه تو و همسرت همیشه بالای سر شادیسا باشه و هر سال تولد نینیامونو تبریک بگیم
خاله پریسا
18 شهریور 92 23:57
تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک بیا شمع هارو فوت کن تا صد سال زنده باشی
خاله پریسا
18 شهریور 92 23:59
ای جان شیرینم عاشقتم خاله جوناینقدر خودتو بد تو دل ما جاکردی مگه میشه دست از سرت بر داریم
خاله پریسا
19 شهریور 92 0:01
اخه کی پسر به این خوش اخلاقی دیدهقربون اون مهربونی هات وصبوریت بشم
خاله پریسا
19 شهریور 92 0:03
از تولد چی بگم که مامان مهسا سنگ تموم گذاشته بود برات خاله جون دستش درد نکنه

خواهش میشه خاله جون.
خاله پریسا
19 شهریور 92 0:03
به ماکه خیییییییییییلی خوش گذشت فییییییییس به بقیه




ای جونم.خوشحالم بهتون خوش گذشته


خاله پریسا
19 شهریور 92 0:07
اینقدر آزین بندیها و جشن هات با تم زنبور جالب شده بود که هرکسی وارد میشد کلی ذوق میکرد اینجوری اولیشم خودم بودم اخه


واقعا؟؟؟خداروشکر که تو پسندیدی خاله مشکل پسند
محمد صابر
19 شهریور 92 21:42
رادمهر جان؛ گرچه توفیق حضور در نخستین جشن تولدت فراهم نشد، اما مهم دل های لبریز از محبته که به هم خیلی نزدیکه.
تولدت مبارک عزیزم


ممنون عمو و زنعموی مهربون.ما هم خیلی مشتاق دیدارتون بودیم.کم سعادتی ما بود نشد در خدمتتون باشیم
مامی امیرحسین
20 شهریور 92 0:15
به به خسته نباشی!!

تولد پسر گلمونم مبارک.

من الان کلی ایده جدید برای تولد گرفتم و تصمیم گرفتم برای هفته بعد که تولد بابای امیرحسینه اجراش کنم. مننتهی موندم لباس زنبوری بزرگ{خیلی بزرگ} براش از کجا پیدا کنم،آیا؟!!



مرسی عزیزم.خداروشکر که پسندیدی.لباس رادمهرو از نیک مزون گرفتم.اینم سایتش http://nikmezon.mihanblog.com/
میتونی تی شرت راه راه زرد و مشکی هم بخری.مهم رنگ زرد و مشکیه.من بیشتر تزییناتو با کاغذ آ4 مشکی و زرد انجام دادم.


میترا
20 شهریور 92 16:37
تولدت مبارک باریکلا به این مامان خوش سلیقه همه چی عالی هست


مرسی به ما سر زدی گلم.انشالله زود نینیت بیاد و از تولد گل پسرت بنویسی
مامان رادمهر
21 شهریور 92 0:51
مبارک مبارک تولدت مبارک رادمهر جون
ایشالله صد ساله شی نه 120 سال کمه همیشه زنده باشی
مامان پریسا خسته نباشی خیلی با سلیقه ای


ممنون خاله مهربون.انشالله دلتون شاد و لبتون خندون باشه و همیشه بتونیم تو وبلاگ کوچولوهامون از شادی بنویسیم
خاله فرزانه
21 شهریور 92 9:00
چه کرده این مامان مهسا
انشا الله همیشه شاد باشین.


قربونت برم عزیزم.انشالله در کنار شما
مامان امیر مهدی(سوده)
22 شهریور 92 0:11
مبارک مبارک تولدت مبارک عسل خاله ماشاالله چقدر لباس زنبوریت به صورت قشنگت میاد گلم کیکت هم خیلی خوشگل بود دست مامان بابا درد نکنه.خدا همیشه برا هم نگهتون داره انشاالله.


مرسی عزیزم.خیلی لطف داری سوده جان.پسر نازتو ببوس
مامان کیاراد
22 شهریور 92 12:42
سلام عزیزم تولدت مبارک...امیدوارم هزارساله بشی و هر سال این روز را باشکوهتر از سال قبل جشن بگیرید....


ممنون گلم.
افسانه مامان پارمين
23 شهریور 92 13:22
آفرين به اين همه سليقه مهسا جان . چه جشن خوبي براي پسري گرفتي . انشالله داماديش رو جشن بگيري .


قربونت برم عزیزدلم.لطف داری.به پای سلیقه و هنر شما که نمیرسه.
♥ نیم وجبی ♥
23 شهریور 92 14:56
عزیزم تولدت مبارک باشهه ایشالا شمعهای 100 سالگیتو فوت کنی زنبور کوچولوی خوشگل
چقدر جشن قشنگی گرفتین همه چی عالی خسته نباشین
راستی ما آپیم


ممنون عزیزم.نظر لطفته.چشم حتما سر میزنیم
مامان رادمهر جوجو
24 شهریور 92 16:43
عزیزم تولد گل پسرمون مبالک ان شاءالله سالیان سال سایتون بالای سر رادمهری باشه آفرین به این همه ذوق و سلیقه من که عکسهارو دیدم لذت بردم چه برسه اونایی که تو جشنتون حضور داشتند


جدا؟خیلی ممنون.کلی ذوق کردم.انشالله تولد رادمهرجونی شما
مامان ستیا نفس
24 شهریور 92 18:05
تولدت مبالک عسیس دلم


ممنون خاله مهربون
مامان ستیا نفس
24 شهریور 92 18:06
مامانی تولد گل پسری مبارک باشه
واقعا کار سختیه تولد تم دار گرفتن،دستتون درد نکنه


مرسی عسیسم.بله کار سختیه ولی خیلی مزه میده.
علامه کوچولو
25 شهریور 92 16:14
با نام رضا به سینه ها گل بزنید وز اشک به بارگاه او پل بزنید فرمود که هر زمان گرفتار شدید بر دامان ما دست توسل بزنید ********************* سلام عیدتون مبارک:التماس دعا
مامان مهراد
13 مهر 92 19:03
با چند روز تاخیر میلادت خجسته خاله جون مامانی کلی سلیقه به خرج داده چقدر زیبا بود مهسا جون عالی عالیه


ممنون عزیزم.نظر لطف شماست.