رادمهر جانرادمهر جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

❤ رادمهر ، بهونه زندگی ❤

اولین سالگرد حضور یک فرشته

1392/6/10 23:22
نویسنده : مامان مهسا
780 بازدید
اشتراک گذاری

چه زیبا بود احساس شیرین مادرانه ام در پس آخرین روزهای طاقت فرسای بارداری.چه گوش نواز بود اولین صدای تالاپ تولوپ قلب کوچکت که انگار تموم قندهای دنیارو توی دل مامان آب میکرد.چه دل نواز بود لگدهایی که با پاهای کوچولوت برای ابراز وجودت حواله مامان میکردی و من با هر کدومشون کلی انرژی میگرفتم.

زیباترین لحظه زندگی ام لحظه ناب دیدار فرشته کوچولوی زندگیم بود که صورت قشنگش رو جلوی چشمان نیمه جونم آوردن و گفتن بیا اینم رادمهرخان.

سوسوی ستارگان آسمان در التهاب آمدن توست
آمدي و آسمان و زمین  و تمام دنیا را برايم بهشت كردي

خورشید بخشنده زندگی ما ، امروز خورشیدآسمان شادمانه ‏ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت،امروز روز تکرار توست.روز تکرار اولین گریه کودکانه برای بودن.گریه ای که بانی لبخندهای امروزمان شده.روز تکرار ان شروع زیبا.تکرار ابتدای یک زندگی.یک تنفس

 

عزیزترینم یک سال گذشت.یک سال پر از تلخ و شیرینیهای مادرانه.یکسال پر از استرس ها پر از نگرانی و اشک ریزان ها.پر از لذتهای با تو بودن و لبخندهایی که با هر حرکت نویی از تو بر لبانمان نشست.

یکسال گذشت ولی میدونم بر من یکسال نگذشت.

بیتابی های دردانه ام، پس زدنهای سینه مادر و شیر نخوردن هایش ، بیمار و بیحال شدن هایش ، گریه های بی دلیل ، تب ها و کسالت ها ، تمام اینها هر لحظه اش بر من یکسال میگذشت.

بارها اشک ریختم برای شیر نخوردنت.بارها بغض فروخورده ام از اینکه شیرم را نمیخوردی و مجبور به شیرخشک دادنت میشدم شبانه میشکست و بالش زیر سرم را تر میکرد .

بارها به جای کبودی های به جامانده از جست و خیزت ، به جای خراش های روی دست و صورتت ، به جای شکم دردها و دندان دراوردنها ،  دل مامان-  دل بابا .... نه !! بلکه جانمان ، وجودمان کبود و خراشیده  میشد.

با هر فصل نویی از یادگیریها، رشد کردنهای کودکانه ات ، غلت زدن ها ، سینه خیز رفتن ها ، انگشت پا خوردن ها ، شیشه شیر با دستان کوچکت گرفتن ها .... همه و همه من و صادق جانی تازه می یافتیم و خستگی هاو سختیهای حاصل از پدرانگی و مادرانگی از ذهن و وجودمان رخت برمیبست.

دوازده ماه گذشت از زمینی شدن فرشته کوچک ما رادمهر.365 روز گذشت از 12 شهریور 91.یکسال گذشت از اولین دیدار من با جگرگوشه ام.اما باوجود تمام سختی  ها و شیرینی ها زود گذشت.اینقدر عطر تن نازدانه مان ، گرمای حضورش و صدای شیرینکاریهایش فضای خانه کوچکمان را پر کرده که متوجه گذران لحظه لحظه عمر نمیشویم.

 بهترین آهنگ زندگی من تپش قلب توست

و قشنگ ترین روزم روز شکفتنت.

ماچرادمهرم ،  اولین سالروز حضورت در جمع ما مبارک.ماچ

خدای مهربانم سلامتی روز افزون ، عشق مستدام ، گامهایی به سوی خودت و بهشت برین ، بهترین نعمتها ، زیباترین تقدیرها را  برای رادمهرم از تو تمنا میکنم.

ماچپسرک شیطون و دوست داشتنی من ،  یکساله شدی.تولدت مبارکماچ

.: رادمهر جان تا این لحظه ، 11 ماه و 29 روز و 9 ساعت و 1 دقیقه و 14 ثانیه سن دارد :.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامی امیرحسین
11 شهریور 92 0:13
مبارک باشه رادمهر کوچولو! قدر زحمتای مامانیو بدونی گل پسر


مرسی مامانی.لطف کردین به ما سر زدین.
خاله پریسا
12 شهریور 92 10:49
ه او بگویید دوستش دارم با صدایی آهسته آهسته تر از صدای بال پروانه ها به او بگویید دوستش دارم با صدایی بلند بلند تر از صدای پرواز کبوتران عاشق به او بگویید دوستش دارم با هیچ صدایی چون فریاد دوستت دارم نیاز به صدای بلند یا کوتاه ندارد فریاد دوستت دارم را می توان با تپش یک قلب به تمام جهانیان رساند پس بگذار بدون هیچ شرمی بگویم دوستت دارم
خاله پریسا
12 شهریور 92 10:51
الهی خاله فدای اون چشمات بشه جان شیرینم تولدت مبارک مبارک ومبارک


مرسی پریساجوون.ایشالا تولد دخملی بیاد و ما بترکونیم
خاله پریسا
12 شهریور 92 10:53
اخه اگه بدونی این یک سال در کنار تو بودن چه لحظه های زیبایی رو به ما هدیه کردی فرشته کوچولو
خاله پریسا
12 شهریور 92 13:01
امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت

فرشته آسمانی سالروز زمینی شدنت مبارک . . .



مرسی پریسای عزیزم
خاله پریسا
12 شهریور 92 13:03
عزیزم ، نگاهت زیباتر از خورشید ، دلت پاک تر از آسمان و صدایت آرام تر از نسیم بهار . . . تولد آسمانیت مبارک
مامان ترنم
12 شهریور 92 14:53
مبارک باشه تولد رادمهر جون.امیدوارم زیر سایه پدر و مادرش صحیح و سالم باشه.تولد 120 سالگیشو جشن بگیرید.


ممنون گلم.انشالله هر سال شاد و سلامت تولد فرشته هامونو جشن بگیریم
هدی و حسنا (زیباترین آغاز)
12 شهریور 92 19:00
تـــــــــولــــــدت مبارک رادمــــــهر عـــــزیــــــز !! امیدوارم 120 ساله بشی!!


مرسی خاله های مهربون.لطف دارید
خاله فرزانه
13 شهریور 92 11:50
تولدت مبارک رادمهر جون:
انشالله زیر سایه پدر مادر سلامت باشی عزیزم

مهسا جون گل پسرت چقدر زود بزرگ شد، خیلی دوست دارم ببینمش


رسی دوست مهربونم.منم دلم برات تنگ شده هوارتا
مامان رادمهر جوجو
13 شهریور 92 14:55
عزیزم تولد یکسالگی گلمون مبالک انشاءالله صدو بیست ساله شه


ممنون مامانی با محبت.لطف دارید
مامان کیاراد
13 شهریور 92 15:50
تولدت مبارک رادمهر کوچولو ....امیدوارم که هزارساله بشی و هر سال کنار همدیگه این روز قشنگ را جشن بگیرید.....

با تشکر فراوان خاله جون.انشالله
صوفی مامان رادمهر
13 شهریور 92 18:10
تولدت مباااااااااارک خورشید بخشنده... در پناه مهر یزدان مهر آفرین شاد و سلامت و خوشبخت 120 سال کنار عزیزانت زنده باشی


مرسی صوفی جون.خیلی ممنون خاله مهربون
فاطمه مامان زهرا مسافر كربلا
17 شهریور 92 1:22
من چهار پنج روز دير رسيدم ، تولدت مبارك گل پسري


ممنون خاله مهربون.لطف کردی
سانی مامی شادیسا
18 شهریور 92 10:18
تولدت مبارک رادمهر عزیزم
انشالله صد وبیست ساله شی خاله جون

مهسا جون میدونم که روزها و شبهای تلخ وشیرین زیادی رو گذروندی
اولین سال همیشه سخترینه
انشاله شاهد رشد و بالندگیش باشی و با هر موفقیتش خستگیهات از تنت بدر بره


مرسی دوست خوبم.انشالله برای تو هم همینطور باشه.
مامان حنانه زهرا
18 شهریور 92 20:57
مامان امیرعلی
20 شهریور 92 16:03
تولدت مبارک
ایشاءالله خاطرات جشن عروسیت رو بخونیم خاله جون
مامان رادمهر خسته نباشی از یکسال مادری


خیلی لطف داری عزیزم.تولد گل پسرت مبارک.
mojtaba
31 شهریور 92 20:20
قربونش برم...مبارکش باشه



سلامت باشی دایی جون