رادمهر جانرادمهر جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

❤ رادمهر ، بهونه زندگی ❤

چکاپ 5 ماهگی

1391/11/11 2:16
نویسنده : مامان مهسا
360 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه ٩ بهمن برای رادمهر وقت گرفتم تا برای چکاپ پایان ٥ ماهگی ببرمش مطب دکتر برخوردار.رادمهر تو ماشین خوابش برد و ما ساعت ٤ و نیم مطب بودیم.تقریبا شلوغ بود و اکثر بچه های اونجا مریض بودن.دلم نیومد رادمهر تو هوای نامطلوب اونجا بمونه و به منشی گفتیم ما میریم و برمیگردیم.ساعت ٥ بعد از کمی گشت و گذار او طرفها و خرید یه شلوار خوشگل و بلوز ناز به مناسبت عیدی پسری ( البته همش بغل بابایی بودو طفلی بابایی خسته شده بود چون کالسکه رو نبرده بودیم) برگشتیم مطب.رادمهرباز هم خواب بود.قبل از ورود به مطب وزنش کردیم.٧.٥ کیلو.خداروشکر وزن گیری پسرکم خوب شده.موقع معاینه گوشی دکترو دودستی گرفته بود ومیخواست بذاره تو دهانش که اون بنده خدا هم مجبور شد سرش رو چند لحظه پایین نگه داره تا ما از اون شرایط نجاتش بدیم.قسمتهای مهم مکالمه ما با دکتر

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

آقای دکتر، رادمهر شبها خوب میخوابه ولی تو روز به ازای هر ٣ ساعت کمتر از نیم ساعت میخوابهنگران

دکتر: خانوم بچه زیاد بخوابه مریض میشه.نمیشه هم شبها خوب بخوابه هم روزهاابرو

ما:آقای دکتر برای تقویت هوش پسرمون چه کارهایی میتونیم انجام بدیم؟آدم وسوسه میشه از این نرم افزارها و کتابها و اسباب بازیهای تبلیغاتی افزایش هوش بخره.نیشخند

دکتر با لبخند: هیچی.بچه ٥ ماهه رو میخواین چی  کار کنین؟بذارین به حال خودش باشه.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

فقط باهاش مهربون باشین.بذارین رشد طبیعیشو بکنه.از حالا به سی دی و تلویزیون عادتش ندین.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

در آخر دکتر گفت با توجه به وزن تولدش از این به بعد بهش سرلاک برنج بدین و اگر دوست داشت سرلاک گندم بدین.نایت اسکینو خداروشکر گفت رشدش خیلی خوبه.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله پریسا
14 بهمن 91 12:54
به سلامتیه همه مامانایی که هر وقت صداشون می کنیم میگن : جانم ! و هر وقت صدامون میکنن ، میگیم: چیه ؟ ها . . . ؟! یک مادر می تواند ۱۰ فرزندش را نگهداری کند ، اما ۱۰ فرزند نمی توانند یک مادر را نگه دارند ! به سلامتی همه مادر ها . . . به افتخار همه ی مادر های مهربان و دلسوز ، جوانی هایت را با بچگی هایم پیر کردم مرا ببخش ، مادر ، ای تمام هستی من ! سلامتی همه مادر ها . . . به سلامتی مادر بخاطر اینکه همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت . . . به سلامتیه مادرایی که با حوصله ای راه رفتنو یاد بچه هاشون دادن ، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن ! سلامتی مادر وقتی غذا سر سفره کم بیاد ، اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه . . . به سلامتی مادر چون اگه خورشید نباشه میشه گذرون کرد اما بدون حضور مادر زندگی یه لحظه هم معنی نداره ، به سلامتی همه مادرا . . . به سلامتی اونی که وقتی از مدرسه می اومدم خونه ، میگفت از صبح تا حالا برات ۱۰۰۰ تا صلوات فرستادم تا امتحان تو ۲۰ بشی . . . به سلامتی مادر واسه اینکه دیوارش از همه کوتاهتره . . . ! به سلامتی مادر بخاطر اینکه از سلامتیش برای سلامتی بچه هاش همیشه گذشته . . . ادعای عشق میکنیم و فراموش کرده ایم رنگ چشم های مادرمان را ! به سلامتیشون


خیلی قشنگ بود پریساجون.اشکم درومد
پریسا
14 بهمن 91 20:14
مامان جوجه طلا
15 بهمن 91 23:36
پسر منم 5 ماهگیش تموم شده.ولی خیلی تنبله


عزیزمی.آخرش همشون یاد میگیرن.جوجه طلای تو هم یاد میگیره