آتلیه مامان
سلام نازپسر مامان
خیلی وقت بود میخواستم ببرمت آتلیه و عکس بگیریم.اما نه فرصت مناسب پیدا میشد از طرفی هم گل پسرم کمی واسه دندونش بیقرار بود.این بود که تصمیم گرفتم خودم دست به کار شم.
اولش چندتا از عکساتو درست کردم و دادم واسه چاپ.پدرجون اومد و از دوتاش خیلی خوشش اومد و گفتم اگه دوست دارن ببرن برای خودشون.دوباره نشستم و چندتا دیگه درست کردم باز دادم واسه چاپ.اینبار هم باباجون همونایی رو که پدرجون انتخاب کرده بود خواستن و این شد که دیگه یکی از عکسهارو نداریم.
فدای سرت گلم همین که بابابزرگات اینقدر دوستت دارن و با عکسات کلی ذوق میکنن من خیلی خوشحال میشم.
این هم یه عکس از دوران نینی گری باباصادق
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی